ru24.pro
World News in Persian
Сентябрь
2024

Новости за 10.09.2024

ارتقای آمادگی استان قزوین در هنگام بحران

Mehrnews.com 

قزوین- استاندار قزوین با تاکید بر ارتقای آمادگی استان در هنگام بحران گفت: پیش از این امکانات استان برای مدیریت بحران در دستگاه های مختلف توزیع شده و مدیریت حادثه را با مشکل روبرو کرده بود.

مسکو: با تروریست‌های اوکراینی مذاکره نمی‌کنیم

Fararu 

«ما هیچ مذاکره‌ای با تروریست‌ها انجام نداده و نخواهیم داد. مقامات کی‌یف حقیقتا تروریست هستند، زیرا اقدام در راستای تروریسم هسته‌ای علیه نیروگاه اتمی کورسک، چیزی جز اعمال بالاترین سطح تروریسم نیست. اوکراینی‌ها مایل بودند نیروگاه هسته‌ای کورسک را تصرف کنند، «اما خوشبختانه این نقشه موفق نشد.»

بله، مسی در ۱۷ سالگی به رئال نه گفت

Entekhab 

هوراسیو گاجولی تایید کرد که رئال مادرید وقتی مسی ۱۶ یا ۱۷ ساله بود به جذب او علاقه نشان داد، ولی او نمی‌خواست بارسا را ترک کند.

کشف تصادفی سنگ محراب تاریخی در بستان آباد

Fararu 

روز گذشته در راستای اجرای طرح هادی و در جریان عملیات پی کنی احداث دیوار پیرامون قبرستان این روستا، یک قطعه سنگ تاریخی (سنگ محراب) به‌صورت اتفاقی مشاهده و کشف شد.

ای کاش صدای معتدل طالقانی خاموش نمی‌شد / دیدگاه‌های خردمندانه او می‌توانست هتاکی بی وقفه به آمریکا را کم کند / طالقانی دوست ما نبود، اما مردی دوراندیش بود

Entekhab 

دستم را داخل کیف بردم و دسته کلید خانه‌ام را بیرون کشیدم. هیکاز هم کلید‌های ساختمان‌های انجمن را که در اختیارش بود، نشان داد. هر دو کلیدهای‌مان را تکان دادیم و من گفتم نخیر، هر کدوم کلید‌های خودمون رو داریم. » نمی‌دانم دانشجویان باور کردند یا نه اما دست از سر موضوع برداشتند. دیگر به هیچ وجه نمی‌توانستم معطل کنم با این امید که تا حالا بیل فرصت کافی برای فرار داشته شنل، کیف لوازم آرایش و کیف دستی‌ام را برداشتم. آقای بهبودی درست کنارم ایستاده بود و می‌گفت: «گفتند یکی از ما هم می‌تونیم بیایم. من باهاتون می‌آم. Читать дальше...

ای کاش صدای معتدل طالقانی خاموش نمی شد/ دیدگاه های خردمندانه او می توانست هتاکی بی وقفه به آمریکا را کم کند/ طالقانی دوست ما نبود اما مردی دوراندیش بود/

Entekhab 

دستم را داخل کیف بردم و دسته کلید خانه‌ام را بیرون کشیدم. هیکاز هم کلید‌های ساختمان‌های انجمن را که در اختیارش بود، نشان داد. هر دو کلیدهای‌مان را تکان دادیم و من گفتم نخیر، هر کدوم کلید‌های خودمون رو داریم. » نمی‌دانم دانشجویان باور کردند یا نه اما دست از سر موضوع برداشتند. دیگر به هیچ وجه نمی‌توانستم معطل کنم با این امید که تا حالا بیل فرصت کافی برای فرار داشته شنل، کیف لوازم آرایش و کیف دستی‌ام را برداشتم. آقای بهبودی درست کنارم ایستاده بود و می‌گفت: «گفتند یکی از ما هم می‌تونیم بیایم. من باهاتون می‌آم. Читать дальше...