ru24.pro
ILNA
Сентябрь
2025
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29
30

گویا عده‌ای ماموریت دارند که پیوسته تشتت را در جامعه بدمند

0
ILNA 

عضو فقهای شورای نگهبان گفت: عده‌ای گویا مأموریت دارند ـ از سوی هوای نفس یا شیطان، اعمّ از شیطان‌های انسی و جنّی، و یا از سوی همه اینها ـ که پیوسته تفرّق و تشتّت را در جامعه بدمند.

به گزارش ایلنا، آیت‌الله سید محمدرضا مدرسی یزدی عضو فقهای شورای نگهبان در آستانه سالروز ولادت پیامبر(ص) درباره ضرروت وحدت در جامعه، اظهار کرد: اساس اسلام بر وحدت و اجتماع بر حقّ است. در این‌زمینه کلام خیلی جالب و کوتاهی را از مرجع بزرگ و فقیه فوق‌العاده‌ای که خیلی سال قبل بوده، نقل می‌کنم. در اوایل اشغال فلسطین، همایشی بوده که بزرگان عالَم اسلام از شیعه و سنّی در آن جمع شده بودند و جناب شیخ محمّدحسین کاشف‌الغطاء از جانب شیعیان از حوزه علمیّه نجف در آن شرکت و سخنرانی کرد و در ضمن کلماتش کلام خیلی زیبایی فرمود؛ بنی الإسلام علی کلمتین؛ کلمة التوحید و توحید الکلمة. اسلام بر دو کلمه بنا شده است؛ ۱) کلمه توحید و ۲) توحید کلمه؛ یعنی اینکه نخست موحّد باشید و دوم اینکه حرف‌های خود را یکی کنید و همه با هم یک حرف بزنید و با یکدیگر وحدت و اجتماع داشته باشید.

وی ادامه داد: هرجا دفاع از حقّی باشد، اسلام در آنجا حاضر است. قبل از اسلام قضیّه‌ای اتّفاق افتاد که پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (ص) نیز در آن شرکت داشتند؛ مرد غریبی که بعضی گفته‌اند از یمن آمده بود، وارد مکّه شد تا عمره به‌جا بیاورد. مقداری کالا هم داشت که آنها را فروخت، ولی خریدار پولش را نداد و خود را در جایی پنهان کرد. پس آن مرد بیچاره شد و هرچه داد و فریاد کرد و هرجا رفت، کسی کمکش نکرد تا عاقبت کنار کعبه آمد و فریاد کمک سر داد. سپس عدّه‌ای که فطرت پاک داشتند، با هم جمع شدند و گفتند این درست نیست که کسی به مکّه بیاید و کالایش را بفروشد و این‌چنین مورد ظلم و اذیّت قرار گیرد و بیچاره و بی‌پول رها شود. آن عدّه که در میان آنها وجود عزیز پیامبر (ص) هم بود، در خانه‌ای که متعلّق به عبداللّه بن جدعان بود، جمع شدند، با یکدیگر هم‌قَسَم شدند و پیمان بستند که هرکسی به مکّه آمد و مورد ظلم واقع شد، ما حقّ او را بستانیم. هنوز اسلام وجود نداشت و پیامبر (ص) مبعوث نشده بودند؛ چنان‌که بعضی نوشته‌اند حضرت در آن وقت ۲۵ سال داشتند؛ اسم این پیمان را «حِلف الفضول» گذاشتند؛ یعنی هم‌قَسَمی یا هم‌پیمانی فضل‌ها. حتّی بعد از رسالت، حضرت فرمودند؛ اگر کسی امروز هم مرا به آن پیمان دعوت کند، من حاضرم آن را بپذیرم و اسلام آن را باطل نکرده، بلکه به آن شدّت بخشیده است.