ماجرای زورگیری خشن از مادر و کودک؛ برای ۱ میلیون تومان؟
0
«تازه ۶ ماه بود که از زندان آزاد شده بودم و، چون معتاد بودم برای ترک مورفین به کمپ رفتم. بعد از ۶ ماه ۲۵ اسفندماه از کمپ بیرون آمدم. دوباره سرقتهایم را شروع کردم. همدستم نیز دوست دوران بچگیام است و با موتورش به سرقت میرفتیم. روز حادثه این زن را در گوشه خلوتی در خیابان صابونیان دیدم و، چون تلفن همراه دستش بود فکر کردم سوژه خوبی است. چند دقیقهای زیرنظرش گرفتیم و بعد در فرصت مناسب به سمتش حمله کردم.»