کافهگردی پسر جوان کار را به درخواست طلاق کشاند/ آقای قاضی! صبح تا شب کار می کنم و بعد از آن برای رفع خستگی به کافه می روم؛ این گناه است؟
0
نزدیک دکه روزنامهفروشی مقابل دادگاه خانواده پسری جوان لبه جدول پیادهرو نشسته و در رویاهای خودش غرق بود. لحظاتی بعد دختری جوان با عجله به او نزدیک شد و در حالی که نگاه شماتت باری به او انداخت، گفت: «اینجا هم دست از بیخیالی و بیمسئولیتی بر نمیداری کلی دنبالت گشتم مگه قرار نبود ساعت 10 دم شعبه باشی بلند شو دیر شد.»
