کودکان کار و دسترسی به عدالت و جبران خسارت در عصر پسامدرن
محمدمهدی سیدناصری (مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان) پیرامون موضوع جبران خسارت زندگی کودکان کار در شرایط استثمار و بهرهکشی مستمر در دوران جدید در یادداشتی نوشت: جبران خسارت و عدالت ترمیمی در حق کودکانی که به هرحال دچار آسیب کار کودک شدند، آن هم در سنین بالاتر، یکی از موضوعات حقوقی جدید در عرصه بین المللی برای مطالعه شناخته میشود.
بهطور کلی مولفهی کودک کار و کودک خیابانی یک امر جرمشناسانه است. دلایل متعددی برای اینکه یک کودک به کودک کار یا خیابانی تبدیل میشود، وجود دارد؛ از خشونتهای درون یک خانواده و اختلاف والدین و طلاق گرفته تا بیسرپرستی و بدسرپرستی، اعتیاد والدین و مهمترین دلیل که فقر است میتواند یک کودک کار را به یک کودک خیابانی تبدیل کند و از یک کودک قربانی، یک کودک بزهکار بسازد. ارتکاب جرم علیه کودک کار ضررهای مادی یا آزارهای جسمانی و در شرایطی خاص تألمات شدید روحی را برای او به بار میآورد که این تألمات موجب هتک حیثیت و آبروی کودک کار شده و در شرایط حاد، نارسایی و اختلال روانی کودک کار را سبب خواهد شد.
ارتکاب جرم علیه کودک بهخصوص کودک کار، ضررهای مادی یا آزارهای جسمانی و در شرایطی خاص تألمات شدید روحی را برای او به بار می¬آورد که این تألمات موجب هتک حیثیت و آبروی کودک شده و در شرایط حاد، نارسایی و اختلال روانی کودک را سبب خواهد شد. کمیتهی حقوق کودک سازمان ملل متحد تصمیم گرفته است که نظریهی جدید تقسیری عمومی خود به شمارهی ۲۷ را به حقوق کودکان (بهخصوص کودکان کار) جهت دسترسی به عدالت و جبران مؤثر خسارات وارده به او اختصاص دهد. دسترسی به عدالت نقش مهمی در مبارزه با نابرابریها، به چالش کشیدن رویههای تبعیضآمیز و بازگرداندن حقوقی دارد که از کودکان (بهخصوص کودکان کار) سلب گردیده است که این امر همچنین موجب پاسخگویی دولتها و بازیگران خصوصی در اجرای تعهداتشان میشود.