آموزش و افزایش خودکنترلی پلیس در برابر اثر فقر بر کاهش خودکنترلی فقرا / فقرا امکان حتی یک اشتباه ندارند
مولای ناتان: از بچهها پرسیدم اگر شما در مدرسه تنبیه فیزیکی شوید، واکنشتان به آن چیست؟» « ۹۳٪ بچههای طبقه متوسط گفتند برخورد کرده و به مدیر یا خانواده میگوییم. ولی فقط ۳۱٪ بچههای محروم فکر میکردند اگر کتک بخورند غیرمنصفانه است. معتقد بودند حتما ما کاری کردهایم و حتما ایرادی در من هست که شایسته آن تنبیه هستم! شکسپیر میگوید: هیچ زندانی به اندازه زندانی که دیوارهایش را نمیبینیم، ما را محدود نمیکند. وقتی فقر به «درماندگی آموختهشده» تبدیل میشود یک زندان با دیوارهای نامرئی میسازد.
دکتر سندهیل مولایناتان استاد علوم رفتاری دانشگاه شیکاگو با انجام آزمایش هایی نشان داد که چگونه کسانی که فقیر هستند، با کسانی که فقیر نیستند از نظر عکس العمل به پدیده های اجتماعی به طرز عمیق و گسترده ای متفاوت هستند. یکی از تاثیرهای شگفت انگیز فقر بر مغز از بین بردن «خودکنترلی» است. بر اساس این آموزه است که میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مدعی العمومی فقرا را هدف وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اعلام کرده است. زیرا بدون کنترل رفتار، امکان هیچ توسعه ای برای کشور وجود ندارد. آمار او از فقر ایران که ناشی از تحریم و ناکارآمدی مدیران بوده است، بسیار تاثر برانگیز است: «به لحاظ شاخصها الآن حدود ۳۰ درصد از جمعیت کشور ما زیر خط فقر هستند و از بین بردن فقر مطلق یک آرمان و هدف است که باید به سمت آن حرکت کرد. وی یادآور شد: تا اواسط دهه ۸۰ حدود ۱۲ تا ۱۵ درصد فقر مطلق داشتیم که بعد از موج اول تحریمها تا میانه دهه ۹۰ به حدود ۲۰ درصد رسید، اما با شروع موج دوم تحریمها و تورم شدید، از سال ۱۳۹۷ با شیب تندتری افزایش پیدا کرده و به ۳۰ درصد در سال ۱۳۹۸ رسید. بر اساس دادههای مرکز آمار ایران و گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ نرخ فقر نسبتاً ثابت و حدود ۳۰ درصد یا ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر بوده است.»
با این وضعیت آشکار است که نظام سیاسی، و دولت چهاردهم آقای پزشکیان، باید بیش از گذشته، اقدام به افزایش تاب آوری خود، در برابر اقدامات غیرقابل پیش بینی طبقه فرودست و فقیر بکند. ارائه آموزش های فراگیر، به ویژه از طریق رسانه ملی، به مردم، و پلیس، و ... در این باره ضروری است. در این باره نباید فراموش شود که وفاق، از همین برخوردهای به ظاهر ناچیز شکل می گیرد. اگر مردم، شاهد تلاش برای رفع تحریم ها، از یک سو، و در ضمن اصلاح اوضاع اقتصادی، در صدد توضیح و توجیه قوه قهریه برای برخورد شایسته با طبقه فرودست باشند، امکان کاهش آسیب ها بسیار زیاد می شود. در این باره این حکومت است که باید به پیامدهای ناکارآمدی خود در اجرای برنامه ها آگاه بوده، و عکس العمل های هیجانی به ویژه طبقه فرودست را با مدیریت خشونت پرهیز کنترل کند تا فضای اقتصادی به سامان برسد. تحقیقات جهانی انجام شده در باره فقر حاکی از آن است که حس فقر و بی آیندگی، و به ویژه تبعیض، بزرگترین دشمن نظم اجتماعی، و توسعه است. دلایل آن هم با توجه به تحقیقات انجام شده بسیار روشن است، نخستین آثار فقر آن است که شخص در معرض فقر، قادر نیست به وضعیت خودسامان دهد. زیرا او هیچ امکانی برای از دست دادن ندارد. کتاب فقر و نا برابری اثر دیوید گروسکی، کتاب فقر احمق می کند اثر الدار شفیر، کتاب فقر و گرسنگی اثر لوییس اسپیلزبری، و ... همگی تلاش می کنند ابعاد فقر و تاثیر آن در زندگی آدمیان را توضیح بدهند.