ru24.pro
World News
Сентябрь
2024

وقتی دانشجوها به سراغمان آمدند

0
وقتی وارد سالن مطالعه شدم با پنج شش مرد مواجه شدم که شلوار پارچه‌ای یا جین و پیراهن به تن و و کلاه بافتنی به سر داشتند. از ذهنم گذشت هرگز به این صورت‌های نتراشیده عادت نخواهم کرد، حتی اگر در تأسی از داماد پیامبر باشد. توانستم جایی بایستم که میز تقسیم کتاب بین من و آن‌ها قرار بگیرد. شکی نبود که به جای دیگری خواهیم رفت.