در فراق بهمنی
شاعر رفتنی است، شاعر طاقتش کم است، شاعر مثل شاپرک است. سرانگشت خشونت و ناسپاسی، گردههای لطیف بال این پروانه را فرو میریزد. همین کافی است تا جان او ستانده شود. با شاعران مهربان باشید…
به گزارش ایلنا، افشین علا در یادداشتی به مناسبت درگذشت محمدعلی بهمنی نوشت:
این روزها در بستر بیماریام. تب، تهوع و ضعف شدید، امانم را بریده است. گاه پس از ساعتها بیقراری به خواب میروم. اما چه خوابی؟ کافی است چشم برهم بگذارم تا کابوسهای غریب مثل خوابهای جنونآسای هامون در فیلم جاودانهی مهرجویی، بر سرم آوار شود. وقتی هم که بیدار میشوم، حتی تاب تحمل نور چراغ، صدای تلویزیون و همهمهی دور و برم را ندارم. فکرش را بکنید، درست در اوج این تبها و بیقراریها، خبر پرواز ابدی استاد محمدعلی بهمنی خالق آنهمه غزل و ترانه و مهربانی و لبخند و خاطره هم به گوشم رسید! اول فکر کردم این خبر هم از همان کابوس سهمگینی است که این روزها و شبهای طاقتسوز، دچارشان هستم. اما با شروع تماسها و پیامها، واقعیت مثل پنجهای تیز و بیرحم، دلم را چنگ زد و حالم را به هم ریخت. خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی…