آیا وزیری از طبقه کارگر معرفی خواهد شد؟
روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی درباره انتخاب وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی نوشته است: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیش از آنکه نیازمند چهرههای تئورسین یا کم تجربه در حوزه کارگری و کارفرمایی باشد؛ نیازمند فردی است که زبان و آداب جامعه ذینفع رابداند تا بتواند در این وانفسای همایندی بحرانها کاری کند تا دولت چهاردهم هر روز با اعتراضات کارگری از جمله اعتصاب و تظاهرات مواجه نشود.
رئیس جمهور منتخب مردم شریف ایران چندی پیش در دیدار اعضای ستاد کارگری خود از انتخاب فردی از طبقه کارگر، دلسوز و درد آشنا برای وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی خبر داد. این نگاه دکتر پزشکیان حاکی از آن است که به حوزه تعاون، کار و رفاه نگاهی برخاسته از حس دردمندی، دلسوزی و آینده نگری دارد. اما اکنون باید پرسید که وزیر دلسوز از طبقه کارگر دارای چه مشخصههائی است؟ اگر به این پرسش پاسخ درست داده شود بدون شک میتواند در ۴ سال آینده امکان تحقق برنامههای دولت چهاردهم را در حوزه کار و کارگران رقم بزند.
همانگونه که اکنون کارشناسان حوزههای مختلف اجتماعی و اقتصادی میگویند تمام شاخصهای رفاه و منزلت اجتماعی در کمترین میزان خود طی ۴۵ سال گذشته قرار دارد. بیشترین تورم، کمترین میزان افزایش حقوق به نسبت تورم، افزایش آسیبهای اجتماعی و گسترش میزان خودکشی در طبقه کارگر، رشد غیرقابل کنترل بیکاری، حجم انبوه نابسامانی اجتماعی، تزلزل شدید بنیانهای خانواده و دهها عامل مخرب دیگر اجتماعی و اقتصادی در جامعه کارگری موجب در پیش بودن بحرانهای بزرگ امنیتی را فراهم کرده است. در چنین شرایطی تنها فردی از طبقه کارگر و آشنا به مسائل آنان که قدرت همراه کردن ۴۵ میلیون ذینفع جامعه کارگری را برای اجرای تعهدات انتخاباتی دکتر پزشکیان دارد؛ میتواند یاریگر دولت ایشان باشد. بدون شک منابع موجود در خزانه کشور و نیز بحرانهای متعدد در ساختار اقتصادی و سیاسی ایران امکان اجرای سریع وعدههای انتخاباتی دکتر پزشکیان را فراهم نمیکند. از یک هفته بعد از استقرار کامل دولت چهاردهم حجم وسیعی از تعهدات بازمانده از دولت قبل و همچنین پرداخت حقوقهای مستمری بگیران تامین اجتماعی و بازنشستگان صندوق کشوری در انتظار وزیرکار دولت آینده خواهد بود درحالی که همسانسازی حقوق آنها مطالبه برجای مانده از ابتدای سال تاکنون است. بر این مطالبات باید بسیاری دیگر از تعهدات ایجاد شده سالهای قبل دولت سیزدهم را افزود. بواقع آیا میتوان وزارتخانهای که حاصل ادغام ۳ وزارتخانه بزرگ و با دهها میلیون ذینفع است را به دست فردی ناآشنا با زبان و تفکر جامعه کارگری سپرد؟ آیا واقعا میخواهیم تجربه تلخ دوران عبدالملکی را تکرار کنیم یا امنیتیسازی را؟ به یاد داشته باشیم که دکتر پزشکیان در طول دوران رقابت انتخاباتی مکررا اعلام کرده بود که گماردن افراد غیرکارشناس و مدیر در حوزههای مربوطه، عامل اصلی ایجاد بحرانهای متعدد در کشور شده است.