کی ساعت ۱۲ و نیم شب اذان گفت؟ /ساعتش را جلو برده بود، هم من را سر کار گذاشته بود هم بچهها بیدار شده بودند
0
بلند شدم. خیلی خسته بودم. تلوتلو میخوردم. هوا تاریک تاریک بود. جلوی پایم را نمیدیدم. نتوانستم کفشهایم را پیدا کنم. همین طور بیهوا پاهایم را توی یک جفت کفش کردم و پاشنههایش را خواباندم.